چه شبانه ی شعف باری..
ببینید؛
برق می زند نگاهم میان اینهمه ظلمت.
آخر فردا..
همین فردا
شما را
بی دست
با چشمانی دریده از درد
در آغوش خواهـــــــم کشید و برادر..
برادر خطابتان خواهم کرد، آقای من.
..
پ.ن-یکی از همین تاسوعا ها..